مصاحبه آرشیو خبر ها
مصاحبه با مانژوکیچ را از دست ندهید ! از بایرن مونیخ تا یوونتوس

مصاحبه با مانژوکیچ را از دست ندهید ! از بایرن مونیخ تا یوونتوس

ماریو تابستان امسال بعد از تنها یک سال حضور در مادرید باشگاهش را عوض کرد ، همان کاری که تابستان گذشته ، وقتی از بایرن به نایب قهرمان اروپا -اتلتیکو- آمد انجام داده بود. او امسال هم دوباره به تیم نایب قهرمان اروپا امد ، یوونتوس ! مانژوکیچ اگر بخواهد زندگی نامه اش را بنویسد برای خلاصه کردن اتفاقات بد سریالی که در 3 سال اخیر برایش افتاده دچار مشکل خواهد شد و از بهترین بایرن تاریخ به اتلتیکوی بسیار خوب آمد و او حالا در باشگاهی رکورد دار یعنی یوونتوس به سر می برد.

او مربی های زیادی عوض کرد ، هاینکس ، گواردیولا ، سیمئونه، آلگری. او گل های زیادی به ثمر رسانده و جام های زیادی کسب کرده و البته بحران هایی را هم در طول کریرش تجربه کرده است فرم بد ، مصدومیت و داشتن رابطه ی نه چندان خوب با مربی های مشهور.

حالا به تورین امده ، به همان باشگاهی که 3 سال پیش به دنبالش بود ، در سرزمینی که او مدت ها از ان به عنوان یکی از مقاصد ایده آلش برای فوتبال بازی کردن و زندگی به طور کلی یاد کرده بود. مانژوکیچ خیلی مصاحبه نمی کند ، حتی می توانید بگویید خیلی از خبرنگاران خوشش نمی آید ، اما بهتر این است که بگوییم دوست دارد تنها باشد. او دنیای خودش را دارد و اجازه نمی دهد کسی وارد دنیایش شود. زندگی حرفه ای او در معرض دید همه است. به قول معروف ، چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است!

تابستان به ما گفت که در پایان سال می توانیم با او صحبت کنیم ، آن موقع می تواند کل یک سال را جمع بندی کند. ما متوجه شدیم که این روش مودبانه اش برای رد کردن مصاحبه بود. اما از وقتی که به تعطیلات رفت ، در 20 دسامبر ، قرارمان را یاداوری کردیم.

ماریو : برای همه تعطیلاتی شاد آرزو می کنم و در مورد مصاحبه ، چرا اینقدر پافشاری می کنید؟

باید اینکار را بکنیم .مردم دوست دارند بدانند چه احساسی داری ، به خصوص که نیم فصل را فوق العاده به پایان رساندی ، چیزی که یک ماه قبل از ان رویایی به نظر می رسید ، هم برای یووه هم برای خود تو. از وقتی با باشگاه جدیدت امده ای حتی یک کلمه حرف نزده ای ، ما متوجه شده ایم حتی با همکاران ایتالیایی ما هم گفت و گو نکرده ای.

ماریو : نه ، خیلی خوشم نمی آید. من عاشق آرامش خودم هستم. با خبرنگارها دعوا نمی کنم ، سرزنششان نمی کنم ، اگرچه در متن هایشان چیزهای زیادی اضافه می کنند. اما درک می کنم که باید بالاخره چیزی بنویسند. فکر میکنم مهم ترین چیز همانی است که در زمین نشان می دهم ، عملکردم ، بعدش همه می تواندد قضاوت کنند.

خب پس بیا در مورد عملکردت صحبت کنیم ، تو نیم فصل در یووه را با 18 بازی ، 9 گل و 1 پاس گل به اتمام رساندی.66/3 دقیقه در هر بازی به صورت میانگین حضور داشتی.در ابتدای فصل که بحران نتایج بد وعملکرد ضعیفت یووه را شوکه کرد چه اتفاقی افتاده بود؟

ماریو : باید بگویم که یووه بسیار خوب شروع کرد ، ما سوپرکاپ ایتالیا را فتح کردیم ، من در پیروزی مان برابر لاتزیو گل زدم ، همه چیز امیدوار کننده به نظر می رسید. اما در ابتدای لیگ ، نتایج بدی گرفتیم ، 2 باخت و یک تساوی و با توجه به شهرت و اعتبار یووه ، سریعا فشار روی ما را افزایش داد. همه ی اتفاقات بد برای تیم رخ می داد و برای شخص من! نه اینکه فقط در زمین خوب بازی نمی کردم ، مصدومیت ها هم به من حمله ور شدند ، من عفونتی داشتم که برای مدتی طولانی مزاحمم شد و ضعیفم کرد. گاهی تمام شب بیدار می ماندم و به این فکر می کردم که چه دارد بر سرم می آید، انگار کاملا به بن بست خورده بودم. واقعا ناامید بودم چون نمی توانستم هیچ راه خروجی از این وضعیت پیدا کنم ، من هرگز در دوران حرفه ایم با چنین چیزی مواجه نشده بودم.

تو 29 ساله ای ، پس طبیعی است که مصدومیت نتواند تو را از پا در بیاورد ، مخصوصا که در طول سه سال 3 بار باشگاهت را عوض کرده ای.سه شهر و سه کشور مختلف ، سه متودولوژی متفات کار کردن.چرا نمی خواستی هیچ حرفی بزنی؟

ماریو : هیچ کدام از این چیزها به من کمک نمی کرد، شما احتمالا می گفتید من به دنبال بهانه ام. بعد از ان بازی تاسف بار با اودنیزه در ابتدای فصل من با بیلبورد برخورد کردم و قسمت پوست روی استخوان ارنجم زخمی شد ، زخمم را بخیه زدند ، اما بعدش زخم ناگهان خیلی بد درد گرفت و همان شب چرک کرد.عفونت کرده بود ، من مجبور بودم کلی آنتی بیوتیک بخورم و درد تقریبا دو ماه مداوم ادامه داشت ، در تمرین ، در طول بازی ، هر برخوردی برایم مثل جهنم بود.نمی خواستم نق بزنم ، من اینطور آدمی نیستم ، اگرچه می دانستم این خود واقعیم نیستم ، سیستم ایمنی ام ضعیف شده بود.بعدش دچار مصدومیت همسترینگ شدم و مجبور بودم از تیم دور باشم.

همه چیز برایت خیلی غیرواقعی بود ، نه؟ چون تا بهار مثل تانک بودی ، از هر مصدومیتی در امان بودی و از هر فشاری که می توانست مانعی برای اماده سازی و جنگ های غیرعادی باشد عبور می کرد.بعد از آن مصدومیت قوزک پایت برابر بایرلورکوزن در لیگ قهرمانان ، انگار همه چیز خیلی برایت بد شد و نتوانستی مث سال های قبل از پسش بر بیایی.

ماریو : نمی دانم چه بگویم. من در اتلتیکو در حد استانداردهای خودم بودم تا اینکه مصدوم شدم و درد خیلی زیادی تحمل می کردم. نمی خواستم متوقف شوم ، هیچ گونه آسودگی نمی خواستم ، به خودم فشار می اوردم و واضحا اشتباه می کردم. بنابراین مشخصا نتوانستم به فرم سابقم برگردم و ریکاوری کنم.

می توانیم به داستان رفتنت از اتلتیکو برگردیم؟

ماریو : در مادرید روزهای فوق العاده ای را سپری کردم. همه با من خوب بودند : باشگاه ، شهر ، زندگی و لیگ.مصدومیت عامل اصلی بود که براسم مشکل ساز شد ، چون من وقتی 100% اماده ی جنگ نباشم ، مثل همیشه نمیتوانم بازی کنم،روزنامه ها خیلی چیزها می نوشتند ، که من رابطه ی بدی با مربی دارم ، اما همه ی آنها دروغ است.سیمئونه همواره با من خوب بود ، او من را حمایت و تشویق می کرد.همیشه تاکید داشت که من چقدر برای تیم مهم هستم.من رابطه ی عالی با هم تیمی هایم داشتم ، اما وقتی اوضاع به خوبی پیش نمی رود ، سخت است کارتان را پیش ببرید.

چرا؟پس ، جدایی اتفاق افتاد؟کی فکر کردی که انقدر زود باید مادرید را ترک کنی ، جایی که خانه خریده بودی و این نشان میداد که میخواستی طولانی مدت آنجا بمانی؟

ماریو : هیچ کس از من نخواست که بروم ، در واقع انها دوست داشتند من در تیم بمانم ، اما وقتی ان حرف ها در مورد رابطه ی بدم با سیمئونه پخش شد ، تیم های کمی به دنبال خریدنم بودند.

چه باشگاه هایی؟

ماریو : اینکه الان نامشان را ببریم اصلا معنی ندارد ، من فقط می توانم در مورد یوونتوس صحبت کنم.

و؟

ماریو : هیچ چیز خاصی نیست.من آدمی هستم که چالش های جدید و سخت را دوست دارم ، اما نظرم این بود که مدت طولانی در مادرید بمانم.اما در آن دوره و جو عجیب و با پیشنهادهایی که از باشگاه های دیگر داشتم . کم کم ، این ایده در ذهنم شکل گرفت که شاید برای من و برای اتلتیکو بهترین انتخاب این است که مثلا ، علاقه ی بسیار دلپذیر یوونتوس بزرگ را مد نظر قرار دهیم.

ما مصاحبه ات با گاتزتا که قبل از بازی وونتوس و بایرن مونیخ ، دو سال پیش ، گفته بودی جیجی بوفون از بچگی بتت بوده را به یاد داریم ، اینکه سبک زندگی ایتالیایی و فوتبال ایتالیا را دوست داری ، اینکه یووه از بچگی یکی از باشگاه های مورد علاقه ات بوده و باعث شده به رویای فوتبالیست شدن بپردازی...

ماریو : حقیقت دارد ، من ارتباط خیلی جدی با یووه قبل از یورو 2012 داشتم ، اما بعد بایرن مونیخ جلو امد و به من اطمینان دادند که مرا در تیمشان می خواهند.من در بوندسلیگا بازی می کردم ، بایرن در بوندس لیگا تیم برتر بود.من به مونیخ رفتم ، اما سه سال بعد سونوشت می خواست من به تورین بیایم.

ما متوجه شده ایم که برای سناتورهای یوونتوس ، بوفون ، کیه لینی ، بارزالی و بونوچی احترام فوق العاده ای قائلی و این تنها یک تعارف نبود وقتی رقیب هم بودید...

ماریو : مشخص بود که برای آن بازیکنان مستقل قبل از اینکه به یووه بیایم احترام فراوانی قائلم.من قبلا بارزالی را در روزهایی که در وولفسبورگ هم تیمی بودیم می شناختم.با بقیه در بازی های ملی و مسابقات باشگاهی دیدار کرده بودم.قبلا هم گفته ام ، بوفون از بچگی بت من بوده است ، با کیه لینی همیشه سرجنگ داشتم ، اما در پایان بازی به هم دست می دادیم.این جنگ مردهای واقعی بود ، گریه و زاری در کار نبود.من این افراد رو شدیدا تحسین می کنم. من در واقع قبل از آمدن به یووه نصف بازیکنان را می شناختم و این مطمئنا باعث شد با خیالی آسوده تر به یووه جواب مثبت بدهم.

آلگری با آغوش باز از تو استقبال کرد ، اگرچه هواداران در مورد رفتن توز ، ویدال و پیرلو شک هایی داشتند.ایا او نقش اساسی در طول مدتی که نتایج بحرانی بود و انتقادهای فراوان از نحوه ی بازی تیم می شد ، داشت؟

ماریو : مربی از من شدیدا حمایت کرد ، او همیشه می گفت که به توانایی های من ایمان دارد.می دانستم که او برای خرید من تاکید کرده است ، که این معیار برای تصمیم گیری بازیکن نقش مهمی دارد.او با اعتماد بسیار بالایی در طول ان دوره بد از من حمایت کرد و پشتم ایستاد. این موضوع برای من بسیار ارزشمند بود.

همه چیز خوب به نظر نمی رسید ، در سپتامبر و اکتبر شایعاتی در مورد خریدها و تغییرات بد وجود داشت ، تو هم بین آنها بودی و هواداران عصبانی بودند...

ماریو : آنچه که بیشتر از هرچیزی بلافاصله بعد از رسیدن به تورین به آن پی بردم ، بزرگی باشگاه است. یوونتوس یک نهاد است ، هر جا ظاهر می شود و تعداد زیادی هوادار و عاشق دور و برش هستند. رسانه ها فوق العاده به باشگاه اهمیت می دهند.منطقی است که وقتی با بحران نتایج روبرو شدیم ، بعد از چهار سال برتری مطلق، بحث و فشار بسیار زیادی را به همراه داشته باشد.چیزی که من شیفته و مجذوب کرد ، واکنش باشگاه بود . مدیران تیم به کمپ می آمدند و با حضورشان سریعا سختی اوضاع کم می شد.البته با احتیاط ، بدون هیچ وحشت و هیاهو.تنها ما را به اتحاد کامل دعوت می کردند و ضرورت بازگشت یووه به جایگاهی که متعلقش است یاداوری می کردند.


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
نسیبه سرگزی
نسیبه سرگزی«نگارنده اخبار»
ارتباط با نگارنده: